بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا روح الله و کلمته
بگذار تا صمیمانه بگویم که دوستت دارم . مادر کریمه و مطهرّه ات را ، ولادت پاکت را ، سخن گفتنت در میان گهواره را ، ندای توحیدیت را ، پیام مهربانیت را ، بشارتت به خاتم انبیاء را و نماز زیبایت پشت آخرین ولّی خدا را که به وقوع خواهد پیوست ، همه را دوست دارم و به آنها عشق می ورزم .
چه کسی گفته است تو پیامبر مسیحیانی ؟ تو پیامبر توحیدی و توحید دین من است ؛ پس تو پیامبر منی . آنان که خدای یگانه تو را سه گانه کردند دین تو را رها کردند و بافته های خویش را به اسم تو می پرستند .
آه چقدر مظلومی !
من باور نمی کنم کسی ، تو را و خدای یگانه ای را که منادی پرستش او بودی باور داشته باشد و به خود اجازه بدهد به حبیب خدای تو و آنچه آورده کفر بورزد یا اهانت کند .
مسیح مهربان من
آیا می بینی امروز برخی کسانی که از نام تو سپر ساخته اند و پرچم برافراشته اند چگونه مولایمان محمد (ص) را ابلهانه به سخره می گیرند و جاهلانه می کوشند تا با توهین و تحقیر و تحریف ، آموزه های بلند او را بی اثر کنند ؟ آیا می بینی چگونه این دروغگویان ، فرزندان امت آخرین پیام آور خدا پرستی را به اتهام خشونت گرایی و انگ تروریسم به خاک و خون می کشند ؟ البته از این مدعیان که برای توجیه بد اخلاقی ها و بی بند و باریهایشان ساحت قدس تو را به می گساری و برخی رفتارهای ناشایست و دامن پاک مادر عفیفه و طاهره ات را به لوس رابطه با یوسف نجّار آلوده می خواهند و با نقش زدن و تندیس ساختن از زنی نیمه برهنه و کودک تمام برهنه در آغوشش ، میل مفرطشان به برهنگی را موجه جلوه می دهند و وقاحت را به جائی می رسانند که شراب ، این مسکر زایل کننده عقل را خون تو می نامند ، اهانت به آخرین پیامبری که انکارش می کنند کار دور از انتظاری نیست !
آه که چه مصیبتهایی را متحمل می شوی !
ای برادر پیامبرم
اگر به دنبال راهروان آموزه های توحیدی ات می گردی به آنانی نگاه کن که به اطاعت از برادرت محمّد (ص) چشم بر سر انگشت اشاره و هدایت قرآن و عترت طاهر اش دوخته اند و راهی بر خلاف هدایت آنها نمی پیمایند .
نام احمد نام جمله انبیاءست
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
پیروان راستین تو همانانی اند که امروز از همه انسانها مظلوم ترند . همانها که مهربانی و رأفت تو را بیش از دیگران به ارث برده اند و در عین حال توسط برخی از مدعیان محبت تو ، به اتهام خشونت و تروریسم در خون خود غلطیده و پاره پاره می شوند. همانها که اینروزها از هر طرف آماج اهانتها و توهین ها به آرمان و عقیده و ایمانشان قرار میگیرند.
ای کلمه الهی
می دانم که قلب مهربانت از این همه نامهربانی به رنج می آید . می دانم که دل رئوفت از این همه نیرنگ و ظلم و بی عدالتی سخت می گیرد و می دانم که تو نیز برای ظهور آخرین ذخیره الهی لحظه شماری می کنی.
بگذار تا بگویم که قلب دردمند فرزندان امت برادرت محمد(ص) و پدرت ابراهیم (ع) آنقدر از حقارت انسان و ارجمندی حیوانیت که محصول دوری از وحی ، چشم داشتن به زمین و بی عشقی به آسمان است ، رنجور شده که شکایت به نزد معبود یگانه می برند و به رحمت بی منتهای او پناه می برند . درد فرزندان امت برادرت ، درد انسانیت انسانهاست ، درد جهالت و ظلم و خودخواهی بشر ، بشری که باید مقصد و مقصودش جز او (جل جلاله) نباشد و جز او را فرمان نبرد تا به راستی آدم باشد . انسانی که امروزه به هر چیزی بیشتر شبیه می شود تا انسان .
اجازه بده تا بیش از این قلب مهربانت را به درد نیاورم که تو خود شاهد ماجرای انسان عصر حاضری .
و اکنون که به دعوت دوستانم پیاده تا عرش و دلسوخته به لطف الهی پاسخ داده ام ، از دوستانم ، تصویر تازه ، نقد ملس ، من او ، سلاله ، بدون شرح و باران نیز دعوت می کنم تا اگر تمایل دارند با تو سخن بگویند ، برایت بنویسند و از دغدغه های دل بگویند .